کری بردشاو شخصیت اول یکی از سریال های تلویزیونی، چنین جمله ای گفت: «شاید گذشته مانند لنگری است که ما را عقب نگه می دارد. شاید باید آنچه بودی را رها کنی تا آن فردی شوی که در آینده قرار است بشوی.»
خانم دنی جانسون 21 ساله، در شرایطی کاملاً متفاوت و از مسیری رنج آور، به همین نتیجه رسید.
او در هاوایی زندگی فقیرانه ای داشت و در کافه ای گارسون بود. در جیبش دو دلار و سه سنت داشت و 37 هزار دلار بدهی داشت. او که در کودکی قربانی خشونت جسمی و جنسی وحشیانه ای بود، روزی پس از زیاده روی در مصرف کوکائین تصمیم گرفت خودکشی کند – ولی در همان لحظه بود که زندگی اش تا ابد تغییر یافت.
امروز دنی جانسون یک مولتی میلیونر است و 5 شرکت را اداره می کند و با هواپیمای جت خود دنیا را می پیماید و به خیریه های مختلف می رود.
اینکه او چگونه اولین میلیون دلار خود را علیرغم گذشته اش و علیرغم بی خانمانی اش بدست آورد، یک افسانه کارآفرینی است.
داستان او آنطور که دکتر فیل می گوید بدین شرح است: «مهم نیست که مامان شما چه کرده و بابای شما چه نکرده است. هیچکس جز شما مسئول زندگی شما نیست. شما مسئول انرژی ای هستید که برای خودتان خلق می کنید.»
داستان دنی جانسون را بشنوید: