سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اَبَرمردی که در برابر آقا دو زانو نشست
چهارشنبه 91/2/13 ساعت 8:48 عصر | نوشته ‌شده به دست سیمرغ | ( نظر )

علامه حسن زاده در اواخر سال 1307 هجری خورشیدی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد شد. در سن شش سالگی، به مکتبخانه رفت و خواندن و نوشتن یاد گرفت. تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه‌های آن زمان را خواند و در خردسالی، تمام قرآن را هم یاد گرفت. سپس وارد دوره‌ی ابتدایی دروس حوزوی شد. تاریخ ورود وی به حوزه‌ی علمیه، مهرماه سال 1323 هجری شمسی بود. متون ابتدائیه? درس حوزه را در آمل در نزد استادان محمد غروی، عزیزالله طبرسی، شیخ احمد اعتمادی، عبدالله اشراقی، ابوالقاسم رجائی و آیت‌الله فرسیو و سایرین فراگرفت و در آمل، آغاز به تدریس چند کتاب مقدماتی نمود.
در شهریور 1329 خورشیدی به تهران آمد و چند سالی در مدرسه‌ی حاج ابوالفتح به سر برد و باقی کتب حوزوی را نزد آیت‌الله سید احمد لواسانی خواند. چندین سال در مدرسه‌ی مروی به سر برد و زیر نظر آیت‌الله محمد تقی آملی و حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (به مدت 13 سال) درس خواند و از ایشان اجازه‌ی اجتهاد دریافت کرد. در سال 1342 هجری شمسی به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته و پس از ورود به قم، آغاز به تدریس معارف حوزوی و فنون ریاضی نمود.


در همان دوران بود که به ملاقات امام خمینی(ره) رفت. خودش درباره‌ی این دیدار این‌طور می‌گوید:

«قبل از پانزده خرداد سال 1342 که در تهران مشغول تدریس بودم، شنیدم حضرت آیت الله العظمی امـام خمینی(قدس سـرّه) روحانیــانی را که برای ایام محــرّم جهت تبلیغ به اطراف و اکناف می‌روند موظف نمـوده انـد که مسـایل اجتمــاعی و سیـــاسی عالَـم اسلام و مشکلات جـامعه مســلمین و خصـوصـاً اوضاع ایــران را به گوش مـردم بــرسانند و مــردم را در این زمینه آگاه نمایند.

لذا بنده که برای ایام محرّم عازم آمل بودم احســاس کــردم این وظیفه متــوجه من نیـز می باشـد و باید در انجام آن بکوشـم، بـدین جهت قبـل از آنکه بسوی آمل بروم خود را به قم رسانیدم. قمی که با هیچ یک از خیابانها و کوچه هایش آشنا نبودم. سراغ منزل امام را گرفتم و به حضورشان شرفیاب شدم و به محضرشان عرضه داشتم که بنده حسن حسن زاده آملی هستم و فعلاً در حوزه‌ی علمیه‌ی تهران مشغول تحصیل و تدریسم. اساتید من عبارتند از حضرت علامه میرزا ابوالحسن شعرانی و ... شنیدم که حضرتعالی، روحانیون را مکلف کرده‌اید تا مسائل سیاسی و مشکلات اجتماعی مسلمین را برای عموم مردم بیان کنند. لذا من که یکی از اطبای سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم، آمده‌ام به شما بگویم من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز انشاءالله در اهدافتان موفق خواهید شد و همه با هم دست بدست هم می دهیم و انشاءالله تعالی کشور را از دست فسقه و فجره نجات می دهیم و دین خدا را پیاده می کنیم.»


ادامه مطلب...


انتظار یعنی ...
دوشنبه 89/5/25 ساعت 2:30 عصر | نوشته ‌شده به دست سیمرغ | ( نظر )

انتظار یعنی قانع نشدن ، قبول نکردن وضع فعلی و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب که مسلم است که این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا حضرت حجه بن الحسن (عج) تحقق پیدا خواهد کرد . باید خود را به عنوان یک سرباز ، به عنوان یک انسانی که حاضر است برای چنین شرایطی مجاهدت بکند آماده کنیم . انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند ، دست به هیچکاری نزند صرفاً دل خوش کند که ما منتظر امام زمان (عج) هستیم . این انتظار نیست . انتظار دست قدرتمند الهی ملکوتی است که باید بیاید به وسیله خود این انسانها با کمک این انسانها ، سیطره ظلم را از بین ببرد و حق را قالب کند و پرچم توحید را بلند کند و انسان را بنده واقعی خدا بکند . آماده باید بود برای این کار .

مقام معظم رهبری 



 
تبلیغات
آمار بازدید

بازدید امروز : 5

بازدید دیروز : 95

کل بازدیدها : 180944